کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 351

1. بیزارم از آن دل که در درد نباشد

2. هر دل که بترسد ز بلا مرد نباشد

3. باران مرا درد من بی سرو پا نیست

4. دشمن به از آن دوست که همدرد نباشد

5. گر هست غباری ز دلت پاک فرو شوی

6. کأنینه همان به که بر او گرد نباشد

7. قدر می و معشوق و خرابات چه داند

8. آنکس که چو من میکده پرورد نباشد

9. جنت نروم نا رخ زیباش نبینم

10. فردوس چکار آید اگر ورد نباشد

11. چون شمع هر آنکس که بود سوخته عشق

12. بی دیدۂ گریان و رخ زرد نباشد

13. دلگرمی مستان ز غزلهای کمال است

14. آری نفس سوختگان سرد نباشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا همی سرخ بود همچو گل سرخ عقیق
* تا همی زرد بودهمچو گل زرد زریر
شعر کامل
فرخی سیستانی
* مانند لاله، سوخته نانی است روزیم
* آن هم فلک به خون جگر می دهد مرا
شعر کامل
صائب تبریزی
* ابر و باران و من و یار ستاده به وداع
* من جدا گریه کنان، ابر جدا، یار جدا
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی