کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 363

1. تا رخت روشنی دیده نشد

2. دیده را روشنی دیده نشد

3. در نه پیچند بدر غم شب و روز

4. تا برخ زلف تو پیچیده نشد

5. در لبت زلف نه پیچده چه عجب

6. چه شکر بود که پیچیده نشد

7. رازم از چاک گریبان شده فاش

8. که چنان بود که پوشیده نشد

9. گر چه شد دل ز غمت یکسر مو

10. یکسر موز تو رنجیده نشد

11. تا کی است این ستم ای سنگین دل

12. عاشق از سنگ تراشیده نشد

13. همه در خاک رهت پوسیدیم

14. بود با داغ نو دزدیده نشد

15. مگر آن دیده که تو دیده شوی

16. هم کف پای تو بوسیده نشد

17. کی خورد بر ز تو نادیده کمال

18. نخل تا دیده نشد چیده نشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عهد جوانی گذشت، در غم بود و نبود
* نوبت پیری رسید، صد غم دیگر فزود
شعر کامل
شیخ بهایی
* روز عید است و من امروز در آن تدبیرم
* که دهم حاصل سی‌روزه و ساغر گیرم
شعر کامل
حافظ
* چو شاهدان چمن زیردست حسن تواند
* کرشمه بر سمن و جلوه بر صنوبر کن
شعر کامل
حافظ