کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 38

1. شب سوى ما هوس آمدن است آن مه را

2. دیدهها پاک بروبید به مژگان ره را

3. تا تو بر گوشه نشینان گذری چشم و مژه

4. آب و جاروب زده صومعه و خانقه را

5. بچه منصوبه ندانیم بریمت به وثاق

6. تو شهی می توان برد به بازی شه را

7. جان ما بیش مسوزان چو بر آوردی خط

8. دود برخاست منه بر سر آتش که را

9. بی صلای سحری مرغ سحر بیدار است

10. حاجت بانگ زدن نیست دل آگه را

11. جوید از صحبت ما زاهد پر حیله گریز

12. طاقت پنجه شیران نبود روبه را

13. بر آن زلف که بادش شب ما کرد دراز

14. عاشقان دوست ندارند شب کونته را

15. گشت رنگین ز سخن دفتر اشعار کمال

16. گر به سرخی بنویسید و ایضا له را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همه عمر با حریفان بنشستمی و خوبان
* تو بخاستی و نقشت بنشست در ضمیرم
شعر کامل
سعدی
* اشک اگر پای شفاعت نگذارد به میان
* که جدا می کند از هم دو صف مژگان را؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* نازها زان نرگس مستانه‌اش باید کشید
* این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش
شعر کامل
حافظ