کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 399

1. دلبر چه زود خط برخ دلستان کشید

2. خطی چنان لطیف بمامی توان کشید

3. نقاش صنع صورت خوب تو مینگاشت

4. چون نقش بست خط نو چست و روان کشید

5. مونی که در سر قلم نقش بند بود

6. نقش دهان ننگ تو گونی بد آن کشید

7. چشمت چه خوش کشید به ابرو کمان حسن

8. بیمار بود طرفه چگونه کمان کشید

9. بر پای ناز کن ز سرم سایه ای فتاد

10. مجروح شد که بار گرانی چنان کشید

11. خواهم نخست بر سر زلفت فشاند جان

12. وانگه چو باد زلف ترا رایگان کشید

13. شبها کشی آه و فغان بر درتکمال

14. درویش هر چه داشت بر آن استان کشید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ما در این شهر غریبیم و در این ملک فقیر
* به کمند تو گرفتار و به دام تو اسیر
شعر کامل
سعدی
* گر من از دوست بنالم نفسم صادق نیست
* خبر از دوست ندارد که ز خود با خبرست
شعر کامل
سعدی
* کنار آب و پای بید و طبع شعر و یاری خوش
* معاشر دلبری شیرین و ساقی گلعذاری خوش
شعر کامل
حافظ