کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 4

1. از عاشقی همیشه جوان است پیر ما

2. از عاشقی همیشه جوان است پیر ما

3. با آنکه چون چراغ سحر شد جوانه مرگ

4. هم دیر زیست مدعی زودمیر ما

5. صد جان ما ستاند و به یک بوسه وعده داد

6. بسیار بخش دلبر اندک پذیر ما

7. در دل به قدر ذره نگنجد خیال غیر

8. کز مهر او پر است ضمیر منیر ما

9. تا کی دعای وصل کمان ابروان کنم

10. چون بر نشانه هیچ نیفتاد تیر ما

11. جان را چو نیست از تن و تن را ز جان گریز

12. از ما جدا مشو دگر ای ناگزیر ما

13. داریم صبر اندک و بیش از شمار شوق

14. پوشیده نیست از تو قلیل و کثیر ما

15. روز حساب غم نخوریم از گنه کمال

16. گر عقد زلف یار بود دستگیر ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غم زمانه خورم یا فراق یار کشم
* به طاقتی که ندارم کدام بار کشم
شعر کامل
سعدی
* هرکه از پوست در آغاز نیامد بیرون
* همچو بادام نپیوست به قند آخر کار
شعر کامل
صائب تبریزی
* چو خورشید تیغ از میان برکشید
* شب تیره گشت از جهان ناپدید
شعر کامل
فردوسی