کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 429

1. روی تو به جز آینه دیدن که تواند

2. زلف تو به جز شانه کشیدن که تواند

3. قند دهنت شربت خاصی که ز لب سخت

4. دیدن نتوان خاصه چشیدن که تواند

5. چندانکه نوئی آرزوی جان عزیزان

6. با آروزی خویش رسیدن که تواند

7. در زیر لب از بیم رقیب تو بر آن روی

8. ما فاتحه خواندیم دمیدن که تواند

9. مشاطه دلی داشت چو پولاد به سختی

10. ورنه ز چنان زلف بریدن که تواند

11. چون نیست کمال از سخنان تو گزین تر

12. کس را به سخن بر تو گزیدن که تواند

13. آنجا که بخوانند بلند این سخنان را

14. دیگر سخن پست شنیدن که تواند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من همان روز ز فرهاد طمع ببریدم
* که عنان دل شیدا به لب شیرین داد
شعر کامل
حافظ
* دوستان گویند سعدی خیمه بر گلزار زن
* من گلی را دوست می‌دارم که در گلزار نیست
شعر کامل
سعدی
* مرا که خال تو فلفل فکنده است برآتش
* چرا ز غالیه دلبند می‌کنی و دلاویز
شعر کامل
خواجوی کرمانی