کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 486

1. گرچه سرو چمن از آب روانی دارد

2. نتوان پیش قدته گفت که جانی دارد

3. به لب تشنه نشان می دهد از آب حیات

4. خاک راهی که ز پای تو نشانی دارد

5. عاشق ار قد نو خوانده به گمان سرو بهشت

6. عاشق پاک نظر راست گمانی دارد

7. زان میان نیست نشان و سختی نیست در آن

8. سخن آنجاست کسی را که دهانی دارد

9. نسبتی کرد در آن سوی میانرا به خبال

10. کمرش بست خیالی که میانی دارد

11. ای که گفتی ز پیش اشک چو گلگون مدوان

12. با کسی گوی که در دست عنانی دارد

13. باره اندوه و غم بار بک روح کمال

14. بره دل و دیده گران نیست گر آنی دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با زهر چشم خنده هم آغوش کرده ای
* بادام تلخ را چه شکرپوش کرده ای؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
* آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود
شعر کامل
حافظ
* گر مرید پیر دیری خرقه خمری کن بمی
* زشت باشد دلق نیلی و شراب لعل فام
شعر کامل
خواجوی کرمانی