کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 560

1. بار در زیر لب چو خنده کند

2. هر که را کشت باز زنده کند

3. چشم و خالش چو کشتنی طلبند

4. او اشارت بسوی بنده کند

5. غمزه ها را کشنده آن دل ساخت

6. سنگ بس تیغ را برنده کند

7. اشک افسرده را که گلگون است

8. به زدن آه من دونده کند

9. دل در آن کو زبهر دیدارست

10. به بهشتی کجا بسنده کند

11. انفعالی که از رخت گل داشت

12. غنچه بیرون شدن به خنده کند

13. تا گدای کمین تست کمال

14. پادشاهی بزیر ژنده کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بس تجربه کردیم در این دیر مکافات
* با دردکشان هر که درافتاد برافتاد
شعر کامل
حافظ
* بلاهای سیه را جمع کردند
* ازان زلف پریشان آفریدند
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا عشق تو سوخت همچو عودم
* یک عقده نماند از وجودم
شعر کامل
مولوی