کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 566

1. آن ترک مست بین که چها می کند دگر

2. هرگز وفا نکرد و جفا می کند دگر

3. چشمش که کافریست چه کافر که عین کفر

4. آهنگ و عزم کشتن ما می کند دگر

5. باد صبا بشوق ز دست خیال او

6. پیراهنی که داشت قبا می کند دگر

7. زنهار ازین زمانه بیدادگر مرا

8. کز یار و شهر خویش جدا می کند دگر

9. مسکین کمال از سر صدق و صفای دل

10. جائرا فدای عهد و وفا می کند دگر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قفس تنگ فلک جای پر افشانی نیست
* یوسف نیست درین مصر که زندانی نیست
شعر کامل
صائب تبریزی
* زخم خونینم اگر به نشود به باشد
* خنک آن زخم که هر لحظه مرا مرهم ازوست
شعر کامل
سعدی
* اگر نه مدح تو گوید زمانه سوسن را
* بنفشه‌وار زبان از قفا بدر گیرد
شعر کامل
سلمان ساوجی