کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 568

1. ای من غلام روی تو هر چه تمامتر

2. شهری ترا غلام و دعاگر غلامتر

3. چشمم که ساختی بره انتظار خشک

4. دارند زلف و عارض تو صبح و شامتر

5. گر آه و ناله از تو بر آورده اند نام

6. از هر دو هست دیده گریان بنامتر

7. می را که می نهند به هر مجلسی حرام

8. گر نیست ساقیش چو تو باشد حرامتر

9. طوطی به منطق تو ندارد زبان بحث

10. با آنکه هست از همه شیرین کلامتر

11. طاوس خوش خرام رها کن بصحن باغ

12. آن سرو ناز بنگر ازو خوش خرامتر

13. نا گشته منی برآن استان کمال

14. کس نیست در جهان ز تو عالی مقامتر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* محتسب از عاجزی دست سبوی باده بست
* بشکند دستی که دست مردم افتاده بست!
شعر کامل
صائب تبریزی
* اندرین شهر دلم بستهٔ گندم گونیست
* ورنه صد شهر چنین را به جوی نفروشم
شعر کامل
اوحدی
* مگر تو شانه زدی زلف عنبرافشان را
* که باد غالیه سا گشت و خاک عنبربوست
شعر کامل
حافظ