کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 580

1. دارم اندک روشنائی در بصر

2. بی جمال او ولى فیه النظر

3. چشم مشتاقی براه انتظار

4. خاک شد وز خون دیده خاک تر

5. سرخ گردد هر که از هر سو دوید

6. اشک ما سرخ از دویدن شد مگر

7. من شکرها خوردم از شکر لبش

8. راست فرمودند تجزیه من شکر

9. چشمه او افتاده در دلهای ماست

10. همچو مستی در دکان شیشه گر

11. شب زدم سر بر در و دیوار او

12. چون سحر شد باز بردم دردسر

13. گریه بیدادش نشست از دل کمال

14. لایزیل الماء نقشة فی الحجر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر کجا غم نیست، آنجا زندگانی مشکل است
* زین سبب آدم به تعجیل از بهشت آمد برون
شعر کامل
صائب تبریزی
* نیلوفر ریاض ریاضت رخ من است
* از سیلی که می‌خورم از دست روزگار
شعر کامل
محتشم کاشانی
* کودکانی که درین دایره سرگردانند
* بر سر جوز تهی اینهمه غوغا دارند
شعر کامل
صائب تبریزی