کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 582

1. دل دگر غم دارد از تو جان دگر

2. سینه دیگر خاطر بریان دگر

3. این چه اشک است این مرا باران ز چشم

4. اشک دیگر باشد و باران دگر

5. این چه خندیدن چه شیرینیه لب است

6. لب دگر باشد گل خندان دگر

7. ناصحم گفتا به خوبان دل منه

8. ای خدا عقلش بده با آن دگر

9. ای خوش آن ساعت که تو دشنام من

10. گوئی و من گویمت ای جان دگر

11. ما به دلبند از ازل بستیم عهد

12. عهد اوه کردن دگر نتوان دگر

13. در وفا کم خواندی آن مه را کمال

14. اینچنین محبوب را کم خوان دگر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار
* خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار
شعر کامل
سعدی
* عجب از عقل کسانی که مرا پند دهند
* برو ای خواجه که عاشق نبود پندپذیر
شعر کامل
سعدی
* غلام مردم چشمم که با سیاه دلی
* هزار قطره ببارد چو درد دل شمرم
شعر کامل
حافظ