کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 635

1. سرو دیوانه شدست از هوسی بالایش

2. می رود آب که زنجیر نهد بر پایش

3. داشت از آب چو گل آینه در پیش جمال

4. آب شد آبنه از شرم رخ زیبایش

5. پیش من قصة عاشق کشی او مکنید

6. ترسم این بشنوم از دل برود غمهایش

7. گر برند از پی سوداش سر من چو قلم

8. بر نراشم سری از نو بکنم سودایش

9. دهنت دزد دل ماست به او پنهانی

10. ا گر زبان تو یکی نیست به ما نمایش

11. زیر پا نا نشود خار رهت خسته ز من

12. کرده ام چون مژه بر دیده روشن جایش

13. گفته بی رخ ما کار تو صبرت کمال

14. این نمی آید ازو کار دگر فرمایش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلا! ز هجر مکن ناله، زان که در عالم
* غم است و شادی و خار و گل و نشیب و فراز
شعر کامل
حافظ
* اگر هزار جفا سروقامتی بکند
* چو خود بیاید عذرش بباید آوردن
شعر کامل
سعدی
* ز رشک زلف سیاه توخورد چندان خون
* که نافه هم به جوانی سفید شد مویش
شعر کامل
صائب تبریزی