کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 660

1. به حسن خلق بستان دل ز عشاق

2. که وجه احسن آمد حسن اخلاق

3. گل از روی تو گوئی نسخه گیرست

4. که جمعش آمد از هر گونه اوراق

5. دل از سودای آن ابرو عجب نیست

6. که نکند سود دارد مابه ها طاق

7. کمال ار گفتی از دل غرق خونم

8. بیان واقعی کردی به اغراق


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گاه خلوت صوفیان وقت با موی چو شیر
* ورد خود ذکر برنج و شیر و شکر کرده‌اند
شعر کامل
سنایی
* برو ای نرگس رعنا، تو به این چشم مناز
* ناز را چشم سیه باید و مژگان دراز
شعر کامل
هلالی جغتایی
* شانه شمشاد را دست نگارین می کند
* بس که در زلف گرهگیر تو دلها خون شده است
شعر کامل
صائب تبریزی