کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 664

1. ز حسرت خاک شد این چشم غمناک

2. به خاک ار پا نهی باری برین خاک

3. نکر آموخت آن چشم از تو شوخی

4. چه زود استاد شد شاگرد چالاک

5. معلقها زند از شادی آن صید

6. که آویزی پس از بسمل به فتراک

7. چو از رخ خوی به دامن پاک سازی

8. شود پاکیومتر آن دامن پاک

9. ز شبگردی چه ترسم بار در چشم

10. ندارم روز روشن از عسس پاک

11. به مرگ محتسب کم خور دل غم

12. به مقدار مصیبت جامه زن چاک

13. کمال از خس شپارد کمترت دوست

14. مگر در دوستی افتاد خاشاک


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شعر من شعرست و شعر دیگران هم شعر لیک
* ذوق نیشکر کجا یابد مذاق از بوریا
شعر کامل
سلمان ساوجی
* گر چه از کوی وفا گشت به صد مرحله دور
* دور باد آفت دور فلک از جان و تنش
شعر کامل
حافظ
* اینهمه رفتند و مای شوخ چشم
* هیچ نگرفتیم از ایشان اعتبار
شعر کامل
سعدی