کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 680

1. نیست جز درد سری زین دل غمگین حاصل

2. با که گویم که چه می کشم از محنت دل

3. ظاهر آنست که از لذت جان بی خبرست

4. هر که را نیست دل از جانب خوبان مایل

5. برو ای ناصح و دیوانه مکن باز مرا

6. که نباشد به نصیحت دل مجنون عاقل

7. قاصد کشتن ما گشتی و داریم رضا

8. خون ما ریخته بی موجب و کردیم بحل

9. نیست چون خال تو هندوی مبارک رویی

10. که به شادیش بخوانند جهانی مقبل

11. ای که هر لحظه نمائی ره مسجد به کمال

12. نورو آنجا و مر او را به خرابات بهل


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن نفسی که باخودی یار چو خار آیدت
* وان نفسی که بیخودی یار چه کار آیدت
شعر کامل
مولوی
* مرا به رندی و عشق آن فضول عیب کند
* که اعتراض بر اسرار علم غیب کند
شعر کامل
حافظ
* گوید تا تو با تویی هیچ مدار این طمع
* جهد نمای تا بری رخت توی از این سرا
شعر کامل
مولوی