کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 709

1. ترا گر بی وفا گفتم چه گفتم

2. غلط گفتم خطا گفتم چه گفتم

3. اگر گفتم ستم چندین روا نیست

4. حدیث ناروا گفتم چه گفتم

5. به همه دشنام من گفتی چه گفتی

6. یکی را صد دعا گفتم چه گفتم

7. من بیدل دوای دیده ریش

8. برون ز آن خاک پا گفتم چه گفتم

9. من خاکی به خاک آستانت

10. حدیث تونیا گفتم چه گفتم

11. دل من با چنان بیگانه خونی

12. کجا شد آشنا گفتم چه گفتم

13. کمال آهسته میپرسی چه گفتی

14. نمیپرسی مرا گفتم چه گفتم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلم چون برگ بید از آب زیر کاه می لرزد
* وگرنه سینه چون کشتی به دریا می توانم زد
شعر کامل
صائب تبریزی
* خواهی که دلت نشکند از سنگ مکافات
* مشکن دل کس را که در این خانه کسی هست
شعر کامل
فروغی بسطامی
* ما در این شهر غریبیم و در این ملک فقیر
* به کمند تو گرفتار و به دام تو اسیر
شعر کامل
سعدی