کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 72

1. آن گل نو از کدامین بوستان برخاسته است

2. کز نسیم او ز هر سو بوی جان برخاسته است

3. عندالیان تا حکایت کرده زان بالا بلند

4. از درون سرو فریاد و فغان برخاسته است

5. گرد لب خال وخط او سینه ها از بسکه سوخت

6. دودها اینک ز جان عاشقان برخاسته است

7. گرد مشک است آن نشسته گرد رویش خط سبز

8. ظاهرا این گرد هم زان بوستان برخاسته است

9. ناله بالانشین از درد ننشیند فرو

10. بر سر صدری که این بنشیند آن برخاسته است

11. نقش هستی بر میان دوست نتوانیم بست

12. با وجودش نام هستی از میان برخاسته است

13. هر کسی گوید ز سر برخاست در عشقش کمال

14. سر چه باشد از سر جان و جهان برخاسته است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی
* عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی
شعر کامل
سعدی
* بزد گردن غم به شمشیر داد
* نیامد همی بر دل از مرگ یاد
شعر کامل
فردوسی
* گرفتم سال را پنهان کنی، با مو چه می سازی؟
* گرفتم موی را کردی سیه، با رو چه می سازی؟
شعر کامل
صائب تبریزی