کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 789

1. من ازین خرقه آلوده که در بر دارم

2. عار باشد اگر از خویش نباشد عارم

3. گفتم آیم به سوی دبر و به بندم زنار

4. باز دیدم که از آن هم نگشاید کارم

5. گر روم بر در مسجد ندهنده راهی

6. زور شوم بر در میخانه نباشد بارم

7. کرم پیر مغان بین که دو صد بار به چشم

8. یکفر پنهان مرا دید و نکرد اظهارم

9. دلم از صحبت اصحاب طریقت بگرفت

10. رهبری کو که رساند به در خمارم

11. چون صراحی به هوای لب میگون بتان

12. میزنم نهتهه در مجلس و خون می بارم

13. عندلیب گل رویت نه کمال امروزست

14. سالها شد که درین کوی بدین گفتارم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قدح به شرط ادب گیر زان که ترکیبش
* ز کاسه سر جمشید و بهمن است و قباد
شعر کامل
حافظ
* شرح این قصه مگر شمع برآرد به زبان
* ور نه پروانه ندارد به سخن پروایی
شعر کامل
حافظ
* سلطان صفت همی‌رود و صد هزار دل
* با او چنان که در پی سلطان رود سپاه
شعر کامل
سعدی