کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 796

1. من ز غمت خرم و به یاد تو شادم

2. درد تو دارم که هیچ درد مبادم

3. تا ورق روی تو مطالعه کردم

4. هرچه بخواندم همه برفت ز یادم

5. قصه سوز درون خویش بمردم

6. مردم و چون شمع در میان ننهادم

7. تا نبرد بوئی از تو باد صبا نیز

8. از دل پرخون چو غنچه لب نگشادم

9. روی تو دیدم شبی در آینه جام

10. جام می از دست و من ز پای فتادم

11. سعی نمودم به پای بوس نو عمری

12. با همه جهد آن مراد دست ندادم

13. از تو کمال شکسته جز تو نخواهد

14. زانکه مرید توأم من و تو مرادم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خداوند خرمن زیان می‌کند
* که بر خوشه چین سرگران می‌کند
شعر کامل
سعدی
* بر حسن زود سیر بهار اعتماد نیست
* شبنم به روی گل به امانت نشسته است
شعر کامل
صائب تبریزی
* تو صنم قبلهٔ صاحب نظرانی امروز
* که زنخدان تو آتش به چه زمزم زد
شعر کامل
فروغی بسطامی