کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 815

1. آتش دوری دل ما بر نتابد بیش ازین

2. داغ هجران جان تنها برنتابد بیش ازین

3. تن که چون مونی شد از غم چنده بنمایم بدوست

4. زحمت مو چشم بینا برنتابد بیش ازین

5. پیش بار سرو بالا آفتاب و ماه را

6. دعوی خوبی به بالا برنتابد بیش ازین

7. همچو آب از لطف میتابد بر سیمین یار

8. هیچ سرو سیمتن را برنتابد بیش ازین

9. گل سوی او خواست شد دامنکشان گفتش صبا

10. دامن تر بردن آنجا برنتابد بیش ازین

11. ما تماشایش بماهی میکنیم آنهم ز دور

12. نازک است آن رخ تماشا بر نتابد بیش ازین

13. عکس او در شیشه های اشک بین دیگر کمال

14. کان پری نظاره ما برنتابد بیش ازین


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست
* جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست
شعر کامل
حافظ
* شب و روز و گردان سپهر آفرید
* چو بهرام و کیوان و مهر آفرید
شعر کامل
فردوسی
* خنک آن درد که یارم به عیادت به سر آید
* دردمندان به چنین درد نخواهند دوا را
شعر کامل
سعدی