کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 820

1. ای خوش آن باد که از کوی تو آید بر من

2. مشت خاک درت باز نهه بر سر من

3. نفروزد شبم از مه که فتد بر در و بام

4. خانه روشن کن و چون شمع درآ از در من

5. تیره جانیست دل سوخته بر دیده نشین

6. که بود دیده تره خانه روشنتر من

7. شربت وصل بده از لب جانبخش مرا

8. ک ز نب هجر تو بگداخت تن لاغر من

9. باد بیزن که کسی بر من بیماره زند

10. از ضعیفی چر مگس باد برد پیکر من

11. هیچکس گرد من خسته نگردد جز اشک

12. آہ و فریاد ز بر گشتگی اختر من

13. هر چه جز شرح غمت در قلم آورد کمال

14. آب چشم آمد و شست از ورق دفتر من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سیاووش لشکر به جیحون کشید
* به مژگان همی از جگر خون کشید
شعر کامل
فردوسی
* می شود از سنگ طفلان چون تن مجنون کبود
* خال لیلی جامه در نیل مصیبت می زند
شعر کامل
صائب تبریزی
* شقایق بر سر هر کوه چون رخسار دلبر شد
* بنفشه بر لب هر جوی چون زلفین جانان شد
شعر کامل
امیر معزی