کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 827

1. بحر عشقت بحر بی پایاب گفتن میتوان

2. در وصلت گوهر نایاب گفتن میتوان

3. عاشق گریان که گوید با تو دستی ده بما

4. گر چه گستاخیست در غرقاب گفتن میتوان

5. گر کنم با چشم و دل گه گه ز بخت خود حدیث

6. پیش بیداران حدیث خواب گفتن میتوان

7. ابرویت از گوشه گیران دل بناحق میبرد

8. قول حق در گوشه محراب گفتن میتوان

9. گرنشد گفتن به آهو وصف چشمت چون گریخت

10. از خطت حرفی به مشک ناب گفتن میتوان

11. بلبلان شب تا سحر از گل حکایت می کنند

12. این حکایت با گل سیراب گفتن میتوان

13. غم مخور چون زاهدان خشک از پیری کمال

14. تا غزلهای تر چون آب گفتن میتوان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر کجا ویران بود آن جا امید گنج هست
* گنج حق را می‌نجویی در دل ویران چرا
شعر کامل
مولوی
* جای شادی نیست زیر این سپهر نیلگون
* خنده در هنگامه ماتم نمی باید زدن
شعر کامل
صائب تبریزی
* به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
* به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم
شعر کامل
سعدی