کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 885

1. په جویست آن روان در فر شیرین

2. که پرسد دیر دیر از یار دیرین

3. جگر خون گشت مسکین آهوانرا

4. بخوان بر بولهب تبت نه یاسین

5. چه افتادست لیلی را به پرسید

6. که آدم بود بین الماء و الطین

7. رقیب ما بمرد الحمدلله

8. که نقش ما ندارد صورت چین

9. مرا وقتی در آن کو پا به گل رفت

10. میترا هفت بیت خویش چندین

11. چو زد بر آب نقشش دیده دانست

12. به زر کاری و جدولهای رنگین

13. کمال از سادگی با نقش و تذهیب

14. که گرید سنگ بر فرهاد مسکین


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز شست صدق گشادم هزار تیر دعا
* ولی چه سود یکی کارگر نمی‌آید
شعر کامل
حافظ
* به بوی وصل گل از آشیان سفر کردم
* به وصل گل نرسیدم ز آشیان ماندم
شعر کامل
صائب تبریزی
* یار با ما بی‌وفایی می‌کند
* بی‌گناه از من جدایی می‌کند
شعر کامل
سعدی