کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 977

1. این چه نبهاست وین چه شیرینی

2. وآن چه گفتار و آن شکر چینی

3. صورت جان در آب عارض بین

4. با چنان رخ رواست خود بینی

5. گرمنت پیش خویش بنشانم

6. تو نه آن آتشی که بنشینی

7. سوز جانم که کشته آنم

8. ریز خونم که تشنه اینی

9. زاهدا مستم از لبش منو تو

10. بیخبر از شراب رنگینی

11. در نگیرد به هیچ نر آتش

12. دامن از آه ما چه در چینی

13. چو فتادی به زلف یار کمال

14. بینی افتادگی و مسکینی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سخن گوی دهقان چو بنهاد خوان
* یکی داستان راند از هفتخوان
شعر کامل
فردوسی
* بگیر خون خود از جام ارغوانی رنگ
* که یک دو هفته بود جوش ارغوان درباغ
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفت دیوانه مشو دیده ز مهتاب بدوز
* وقت آن نیست‌که مهتاب به‌گز پیمایی
شعر کامل
قاآنی