کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 979

1. با تو ه را نمی رسد دعوی

2. شاهدند آن دو رخ برینه معنی

3. گر بدیدی ز دور سرو تو حور

4. ننشستی به سایه طوبی

5. مانده برمیم آن دهان حیران

6. چشم نظارگی چو دیده هی

7. ب گفتمش در جواب کشتن ما

8. نی نوشتی به غمزه گفت که نی

9. ایرا نیست عاشق کشی روا چه کنم

10. چشم معشوق میدهد فتوی

11. خون مجنون سوخته است آن زلف

12. که در آمد بگردن لیلی

13. آه از آن دانه های خال کمال

14. که زد آتش بخرمن نقوی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با تهی چشمان چه سازد نعمت روی زمین؟
* سیری از خرمن نباشد دیده غربال را
شعر کامل
صائب تبریزی
* صندل از بهر سر مردم بیدرد بود
* چوب دارست علاج سر دیوانه عشق
شعر کامل
صائب تبریزی
* این مرا بس که ز وصل صنمی لاله عذار
* شب‌ و روز و مه‌ و سالم همه فروردینست
شعر کامل
قاآنی