کمال‌الدین اسماعیل_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 105

1. گشت آشکاره راز دلم بر زبان اشک

2. از چشم خلق ازآن بفتاد بسان اشک

3. افگنده پاره پاره دلم در دهادن خلق

4. زان پاره پاره می نهمش در دهادن اشک

5. بردوختست چشم من از خواب تا کشید

6. در تار سوزن مژه از ریسمان اشک

7. زانکه که گشت سینۀ من منزل غمت

8. می نگسلد ز دان من کاروان اشک

9. صفراویت رنگ رخان در فراق او

10. از بهر آن همی دهمش ناردان اشک

11. چون ناردانه یی که در او استخوان بود

12. پنهان شدست شخص من اندر میان اشک

13. زان هر زمان بروی درآید سرشک من

14. کز دست اختیار برون شد عنان اشک

15. تا بر رخت بنفشه و گلنار بردمید

16. می بشکفت ز نرگس من ارغوان اشک

17. دل درمیان اشک و تواندر میان دل

18. پیداست رنگ چهرۀ توازنهان اشک

19. خون دلم هدر شد از بس که هر زمان

20. فتوی دهد بخون دل من زبان اشک

21. هر گوشه یی که من بگریزم ز دست غم

22. آرد غم تو پی بسرم بر نشان اشک


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلی خزینه گوهر شود که چون دریا
* هزار مهر ز گرداب بر دهن دارد
شعر کامل
صائب تبریزی
* در گلستانی کان گلبن خندان بنشست
* سرو آزاد به یک پای غرامت برخاست
شعر کامل
سعدی
* کی بود برگ من آن نسرین بدن را کاین زمان
* همچو بلبل در زمستان بینوا افتاده‌ام
شعر کامل
خواجوی کرمانی