کمال‌الدین اسماعیل_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 140

1. رویی، چگونه رویی؟ رویی چو آفتاب

2. زلفی، چگونه زلفی؟ هر حلقه یی و تابی

3. هر پرتوی ز رویت، در چشم عقل نوری

4. هر حلقه یی ز زلفت، در حلق جان طنابی

5. گر عکس عارض تو، بر صحن عالم افتد

6. گردد ز سایۀ او، هر ذرّه آفتابی

7. آب حیات کبود؟ خلد برین چه باشد

8. بر روی تو نگاهی ، بر یاد تو شرابی

9. در دور چشم مستت، هست از شراب فتنه

10. افتاده همچو نرگس ، هر گوشه یی خرابی

11. آن چشم نرگسین را، از خواب خوش برانگیز

12. تا هر زمان نبیند، در راه فتنه خوابی

13. بر جان عاشقانت، بخشایش ار نیاید

14. گه گاه چشم بد را، بر میفکن نقابی

15. در خشک سال هجران، هو دولت رخ تست

16. گر هیچگونه ماندست، در چشم بنده آبی

17. هر کس که پرسد از من، احوال سوزیانم

18. باشد سرشک خونین، حاضرترین جوابی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر بارهٔ آهنینی به پای
* سپهرت بساید نمانی به جای
شعر کامل
فردوسی
* صبح می‌خندد و من گریه کنان از غم دوست
* ای دم صبح چه داری خبر از مقدم دوست
شعر کامل
سعدی
* ایهاالناس جهان جای تن آسانی نیست
* مرد دانا، به جهان داشتن ارزانی نیست
شعر کامل
سعدی