کمال‌الدین اسماعیل_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 34

1. چه باشد گر ز من یادت نیاید

2. که از دوری فراموشی فزاید

3. ز چشمت چشم پرسش هم ندارد

4. که از بیمار پرسش خود نیاسد

5. مکن، بر جان من بخشایش کن

6. بگو آخر که آن مسکین نشاید

7. سلامی از تو مرسومست ما را

8. پس از سالی مرا مرسوم باید

9. چرا بربستی از من راه پرسش؟

10. مگر کاری ترا زین می گشاید؟

11. بجان تو که اندر آرزویت

12. مرا یک روز الی می نماید

13. بشب می آورم روزی بحیلت

14. که شب آبستنست تا خود چه زاید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون غنچه ز جمعیت دل انجمنی ساز
* برگ طرب خویش ز رنگین سخنی ساز
شعر کامل
صائب تبریزی
* ترا دایه گر مرغ شاید همی
* پس این پهلوانی چه باید همی
شعر کامل
فردوسی
* چون تو در بستان برافکندی نقاب
* لاله را دل بر گل و نسرین بسوخت
شعر کامل
خواجوی کرمانی