کمال‌الدین اسماعیل_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 5

1. هر کرا دل باختیار خودست

2. آرزوهاش در کنار خودست

3. غمگساری ندارد و عجب آنک

4. هم غم یار غمگسار خودست

5. گله از دوست چون کنم که مرا

6. همه رنج از دل فکار خودست؟

7. دوست را هر که بهر خود خواهد

8. او نه عاشق که دوستار خودست

9. عاشق آنست در جهان کو را

10. بود و نابود بهر یار خودت

11. ز آب چشم ار چه دامنم تر شد

12. آتش سینه برقرار خودست

13. بس که از دیده اشک میبارم

14. شرمم از چشم اشکبار خودست

15. جان من می بری، ببر، چه کنم؟

16. بخداکت هم از شمار خودست

17. نیست در روزگار تو یک دم

18. که نه مشغول روزگار خودست

19. عذر میخواستم ز غم که دلم

20. از صداع تو شرمسار خودست

21. گفت زنهار این حدیث مگوی

22. که مرا خدمت تو کار خودست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به شب در باغ گویی گل چراغ باغبانستی
* ستاک نسترن گویی بت لاغر میانستی
شعر کامل
فرخی سیستانی
* کدام دانه فرورفت در زمین که نرست
* چرا به دانه انسانت این گمان باشد
شعر کامل
مولوی
* آن چه بر من می‌رود دربندت ای آرام جان
* با کسی گویم که در بندی گرفتار آمدست
شعر کامل
سعدی