کمال‌الدین اسماعیل_دیوانقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 299 - وله ایضا

1. پناه زمرۀ دانش شکوه اهل هنر

2. که هست جان معانی به لفظ تو زنده

3. گر آیدش ز نهیب تو سنگ در دندان

4. شود کواکب پروین ز هم پراگنده

5. فضای دهر شود همچو گریه گوهر بار

6. کجا سخای تو دندان نمود چون خنده

7. سپهر، کورا بر زیر پای دندانست

8. کند همیشه ازین در تراش چون رنده

9. ز لفظ پاک تو بی حشوتر سخن نبود

10. وگر چه هست به انواع نکته آگنده

11. چو صبح خنده زنان جان بداد گل ز طرب

12. خرد به لطف تو گل را چو کرد ماننده

13. گناه بخشا! کی میشود زوال پذیر؟

14. تغیّری که پذیرفت رای فرخنده

15. مدار عاطفت خود درغ از آن که بود

16. ز آستان تو بر پای نهمتش کنده

17. فلک به ابروی عیشش گره در آورده

18. جهان بدست جفایش ز بیخ برکنده

19. بدان سبب که ترا دید سرگران چو دوات

20. ز غصّه همچو قلم می رود سرافکنده

21. نظر بدین سخنان چو آب روشن دار

22. نگه مکن به سر و ریش و جامة ژنده

23. بدان خدای که دست دهنده داد ترا

24. چنان که داد رهی را زبان خواهنده

25. که از عتاب عنان سوی عفو فرمایی

26. کنون که رفت ز اندازه مالش بنده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
* ترک رضای خویش کند در رضای یار
شعر کامل
سعدی
* مى باشد رنگ رویم ارغوانى
* نداند دشمنم درد نهانى
شعر کامل
فخرالدین اسعد گرگانی
* ساقی بیا که هاتف غیبم به مژده گفت
* با درد صبر کن که دوا می‌فرستمت
شعر کامل
حافظ