خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 18

1. رویم ز گریه بین چو گلین کاه زیر آب

2. از شرم روی توست رخ ماه زیر آب

3. ماهی تنی و می‌کنی از اشک من گریز

4. نه ماهیان کنند وطن گاه زیر آب

5. نی نی توراست عذر که مشک و میی بهم

6. نی مشک و می شود آنگاه زیر آب

7. تخم وفاست دانهٔ دل چون به دست توست

8. خواهی به زیر خاک بنه خواه زیر آب

9. در اشک گرم غرقم و آنگاه سوخته

10. کس دید غرق سوخته به نگاه زیر آب

11. دریا کشم ز چاه غمت گر برآرم آه

12. سوزد نهنگ را طپش آه زیر اب

13. همسایگان ز تف دلم برکنند شمع

14. چون شد چراغ روز شبانگاه زیر آب

15. گریم چنان که از دم دریای چشم من

16. هر گوش ماهیی شود آگاه زیر اب

17. آبم برفت و گر شنود سنگ آه من

18. از سنگ بشنوند علی‌الله زیر آب

19. ای در آبدار جوانی ز پیچ و خم

20. در آب شد ز شرم تو صد راه زیر آب

21. حال من و تو از من و تو دور نیست زانک

22. تو آب زیر کاهی و من کاه زیر آب

23. خاقانیا به چاه فرو گوی راز دل

24. کز دوست رازدارتر آن چاه زیر آب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هرگز حدیث زلف تو کوته نمی شود
* این گفت و گوی تا به قیامت مسلسل است
شعر کامل
جامی
* وفا خار ره است، ارنه برای آشیان ما
* به هر گلشن که باشد، مشت خاری می شود پیدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* صد حرف غم نوشتم در دل چو نامه و انرا
* خواهم فگند سویش همراهِ تیر آهی
شعر کامل
جامی