خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 202

1. از این ده رنگ‌تر یاری نپندارم که دارد کس

2. ازین بی‌نورتر کاری نپندارم که دارد کس

3. نماند از رشتهٔ جانم بجز یک تار خون‌آلود

4. ازین باریک‌تر تاری نپندارم که دارد کس

5. مرا زلف گره گیرش گره بر دل زند عمدا

6. ازین بتر گره‌کاری نپندارم که دارد کس

7. دهم در من یزید دل دو گیتی را به یک مویش

8. ازین سان روز بازاری نپندارم که دارد کس

9. نسیم صبح جانم را ودیعت آورد بویش

10. ازین به تحفه در باری نپندارم که دارد کس

11. اگرچه زیر هر سنگی چو خاقانی صدا بینی

12. ازین برتر سخن باری نپندارم که دارد کس


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون صدف در پرده های دل نهفتم اشک را
* گوهر خود را به هر بیدرد ننمودم چو شمع
شعر کامل
صائب تبریزی
* هر چه نه پیوند یار بود بریدیم
* وان چه نه پیمان دوست بود شکستیم
شعر کامل
سعدی
* گر به صد منزل فراق افتد میان ما و دوست
* همچنانش در میان جان شیرین منزلست
شعر کامل
سعدی