خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 203

1. بوی وفا ز گلبن عالم نیافت کس

2. تا اوست اندر او دل خرم نیافت کس

3. منسوخ کن حدیث جهان را که در جهان

4. هرگز دو دوست یک‌دل و همدم نیافت کس

5. آن حال کز وفای سگی باز گفته‌اند

6. دیری است تا ز گوهر آدم نیافت کس

7. در ساحت زمین مطلب کیمیای انس

8. کاندر خزانه‌ها فلک هم نیافت کس

9. چندین مگوی مرهم و مرهم که هر که بود

10. در خستگی فروشد و مرهم نیافت کس

11. در چار بالش عدم آی از بساط کون

12. کاینجا دم مراد مسلم نیافت کس

13. چون قفل و پره آلت بند است روز و شب

14. زان لاجرم کلید در غم نیافت کس

15. خاقانیا ز عالم وحشت مجوی انس

16. کانفاس عیسی از دم ارقم نیافت کس


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر دلجویی طفلان نمی شد سنگ راه من
* به مجنون یاد می دادم ز خود بیرون دویدن را
شعر کامل
صائب تبریزی
* دوش ای پسر می خورده‌ای چشمت گواهی می‌دهد
* باری حریفی جو که او مستور دارد راز را
شعر کامل
سعدی
* دل شکسته من آهش ار اثر دارد
* دعاکنم که خدایش شکسته‌تر دارد
شعر کامل
قاآنی