خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 245

1. چون تلخ سخن رانی تنگ شکرت خوانم

2. چون کار به جان آری جان دگرت خوانم

3. زهر غم خویشم ده تا عمر خوشت گویم

4. خاک در خویشم خوان تا تاج سرت خوانم

5. اشک و رخ من هر دو سرخ است و کبود از تو

6. خوش رنگرزی زین پس عیسی هنرت خوانم

7. چون درد توام گیرد دامان غمت گیرم

8. آیم به سر کویت وز در به درت خوانم

9. زین خواندن بی‌حاصل بستم لب و بس کردم

10. هم کم شنوی دانم گر بیشترت خوانم

11. گفتی که چو وقت آید کارت به ازین سازم

12. این عشوه مده کانگه افسوس گرت خوانم

13. از محنت خاقانی بس بی‌خبری ویحک

14. دانم نشوی در خط گر بی‌خبرت خوانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حذر از پیروی نفس که در راه خدای
* مردم افکن‌تر ازین غول بیابانی نیست
شعر کامل
سعدی
* گر کوهکن ز پای درآمد چه جای طعن
* والله که کوه پست شود زیر بارِ عشق
شعر کامل
جامی
* هیچ از لب و چشم تو قناعت نتوان کرد
* یارب چه نهادند در این شکر و بادام
شعر کامل
فروغی بسطامی