خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 354

1. ز دلت چه داد خواهم که نه داور منی

2. ز غمت چه شاد باشم که نه غم‌خور منی

3. همه عالم آگهی شد که جفاکش توام

4. نیم از دل تو آگه که وفاگر منی

5. دلم از میانه گم شد عوضش چه یافتم

6. که نه حاصلم همین بس که تو دلبر منی

7. نفسی دریغ داری ز من ای دریغ من

8. ز تو قانعم به بوئی که سمنبر منی

9. به کمند زلفت اندر خفه گشت جان من

10. دیتش هم از تو خواهم که تو داور منی

11. به لبت شفیع بردم که مرا قبول کن

12. به ستیزه گفت خون خور که نه در خور منی

13. ز در تو چند لافم که تو روزی از وفا

14. به حقایقی نگفتی که سگ در منی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار
* خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار
شعر کامل
سعدی
* هر چند که گردید چو کافور مرا موی
* دل سرد نگردید ز دنیا سرمویی
شعر کامل
صائب تبریزی
* بکوبید دهل‌ها و دگر هیچ مگویید
* چه جای دل و عقلست که جان نیز رمیده‌ست
شعر کامل
مولوی