خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 387

1. خاکم که مرا منی نیابی

2. بادم که مرا تنی نیابی

3. هیچم به عیار تو دو جو کم

4. گر بر محکم زنی نیابی

5. دشمن کامم ز دوستداریت

6. وز من دم دشمنی نیابی

7. چون من تو شدم تو زی مغان شو

8. کآنجا توئی و منی نیابی

9. چون سایه مرا به تیرگی جوی

10. کاندر ره روشنی نیابی

11. گفتی که چه نامی از دلت پرس

12. کز من صفت منی نیابی

13. نقش الحجر دل تو نامم

14. جز عاشق گلخنی نیابی

15. بار دل من توئی که جز گل

16. بار گل خوردنی نیابی

17. در سینهٔ آتشین طلب دل

18. کاندر بر سوسنی نیابی

19. دل تافته شد مجوی ازو صبر

20. کز آتش آهنی نیابی

21. پیروزهٔ چرخ را از آهم

22. جز رنگ خماهنی نیابی

23. خاقانی را چنان مکن گم

24. کانگه که طلب کنی نیابی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شب که سرو قامت او شمع این کاشانه بود
* تا سحر گه بر گریزان پر پروانه بود
شعر کامل
صائب تبریزی
* ندارم گر چه در خرمن پر کاهی، به این شادم
* که رزق خوشه چین باشد زبان گندمین از من
شعر کامل
صائب تبریزی
* این قطرهٔ خون تا یافت از لعل لبش رنگی
* از شادی آن در پوست چون نار نمی‌گنجد
شعر کامل
عراقی