خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 388

1. ماهی که مه از قفای او بینی

2. خورشید ز روی و رای او بینی

3. جوزا کمر کلاه او یابی

4. گردون گرهٔ قبای او بینی

5. عاشق‌تر و زارتر ز من یابی

6. آن سایه که در قفای او بینی

7. او خود نزید برای ما هرگز

8. جان کندن ما برای او بینی

9. اندر دل سنگ اگر نشان جوئی

10. هم سوختهٔ هوای او بینی

11. با این همه گنج‌های پر معنی

12. خاقانی را گدای او بینی

13. از لب بفرست شربت وصلی

14. ای یار اگر شفای او بینی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شرطست نه بر چشمه که بر چشم نشانند
* مانند تو سروی که ز بستان بدر آید
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* نخل ترت در پیرهن چون نیکشر شد پرشکن
* محکم مبند ای سیمتن بند قبا را بیش از این
شعر کامل
محتشم کاشانی
* زعشق لاله رویان داغ جانسوزی است عاشق را
* که سردیهای دوران مرهم کافور می گردد
شعر کامل
صائب تبریزی