خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 39

1. آن کز می خواجگی است سرمست

2. بر وی نزنند عاقلان دست

3. بی‌آنکه کسی فکند او را

4. از پایهٔ خود فرو فتد پست

5. مرغی که تواش همای خوانی

6. جغدی است کز آشیان ما جست

7. از پنجرهٔ صلاح برخاست

8. بر کنگردهٔ فساد بنشست

9. قلب سخن شکسته نامان

10. بر ما نتوان بدین بپیوست

11. گیرم که دلی درستمان نیست

12. باری نامی درستمان هست

13. تو طعنه زنی و ما همه کوه

14. تو سنگ زنی و ما همه طست

15. خاقانی را اگر سفیهی

16. هنگام جدل سخن فروبست

17. این هم ز عجایب خواص است

18. کالماس به زخم سرب بشکست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر بارهٔ آهنینی به پای
* سپهرت بساید نمانی به جای
شعر کامل
فردوسی
* قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست
* قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا
شعر کامل
حافظ
* از آتش سودایت دارم من و دارد دل
* داغی که نمی بینی دردی که نمی دانی
شعر کامل
رهی معیری