خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 48

1. از حال خود شکسته دلان را خبر فرست

2. تسکین جان سوختگان یک نظر فرست

3. جان در تب است از آن شکرستان لعل خویش

4. از بهر تب بریدن جان نیشکر فرست

5. گفتم به دل که تحفهٔ آن بارگاه انس

6. گر زر خشک نیست سخن‌های تر فرست

7. بودم در این حدیث که آمد خیال تو

8. کای خواجه ما سخن نشناسیم زر فرست

9. الماس و زهر بر سر مژگان چو داشتی

10. این سوی دل روان کن و آن زی جگر فرست

11. سر خواستی ز من هم ازین پای باز گرد

12. شمشیر و طشت راست کن و سوی سر فرست

13. خاقانیا سپاه غم آمد دو منزلی

14. جان را دو اسبه خیز به خدمت به در فرست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی
* عشق محمد بس است و آل محمد
شعر کامل
سعدی
* درین ریاض ترا چشم موشکافی نیست
* وگرنه طره لیلی است بید مجنونش
شعر کامل
صائب تبریزی
* مردم کوته نظر در انتظار محشرند
* دیده روشندلان آیینه محشر بود
شعر کامل
صائب تبریزی