خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 55

1. سر سودای تو را سینهٔ ما محرم نیست

2. سینهٔ ما چه که ارواح ملایک هم نیست

3. کالبد کیست که بیند حرم وصل تو را

4. کانکه جان است به درگاه تو هم محرم نیست

5. خاک آن ره که سگ کوی تو بگذشت بر او

6. شیر مردان را از نافهٔ آهو کم نیست

7. هر دلی را که کبودی ز لب لعل تو داشت

8. خانقاهش بجز از زلف خم اندر خم نیست

9. بی‌دلی را که دمی با تو مهیا گردد

10. قیمت هر دو جهان نیمهٔ آن یک‌دم نیست

11. دیدهٔ شوخ تو را کشتن خلق آئین شد

12. تا کی این ظلم، در این دیده همانا نم نیست

13. زین خبر زلف تو شاد است به رنگش منگر

14. کاین سیه جامگی از کفر است از ماتم نیست

15. رو که سلطان جمالی تو و در عالم عشق

16. آخرین صف ز گدایان تو جز آدم نیست

17. چون به صد تیر بخستی دل خاقانی را

18. خود در آن، حقهٔ نوشین تو یک مرهم نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سرو جوان با همه آزادگی
* پیر غلام قد دل جوی توست
شعر کامل
محتشم کاشانی
* با زهر چشم خنده هم آغوش کرده ای
* بادام تلخ را چه شکرپوش کرده ای؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* بنفشه پیش نیلوفر درآمد که مبارک باد
* که زردی رفت و خشکی رفت و عمر پایدار آمد
شعر کامل
مولوی