خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 56

1. ما به غم خو کرده‌ایم ای دوست ما را غم فرست

2. تحفه‌ای کز غم فرستی نزد ما هردم فرست

3. جامه هامان چاک ساز و خانه‌هامان پاک سوز

4. خلعه‌هامان درد بخش و تحفه‌هامان غم فرست

5. چون به یاد ما رسی دستی به گرد خود برآر

6. گر همه اشکی به دست آید تو را، آن هم فرست

7. خستگی سینهٔ ما را خیالت مرهم است

8. ای به هجران خسته مارا، خسته را مرهم فرست

9. یوسف گم گشتهٔ ما زیر بند زلف توست

10. گه گهی ما را خبر زان زلف خم در خم فرست

11. زلف تو گر خاتم از دست سلیمان در ربود

12. آن بر او بگذار وز لعلت یکی خاتم فرست

13. رخت خاقانی در این عالم نمی‌گنجد ز غم

14. غمزه‌ای بر هم زن و او را بدان عالم فرست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مردم آخر همه مردند ز بیماری دل
* به امیدی که تو را بر سر بیمار آرند
شعر کامل
فروغی بسطامی
* غنچه گو تنگ دل از کار فروبسته مباش
* کز دم صبح مدد یابی و انفاس نسیم
شعر کامل
حافظ
* من بی‌مایه که باشم که خریدار تو باشم
* حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم
شعر کامل
سعدی