خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 91

1. دل پیش خیال تو صد دیده برافشاند

2. در پای تو هر ساعت جانی دگر افشاند

3. لعلت به شکرخنده بر کار کسی خندد

4. کو وقت نثار تو بر تو شکر افشاند

5. شو آینه حاضر کن در خنده ببین آن لب

6. گر دیده نه‌ای هرگز کاتش گهر افشاند

7. از هجر تو در چشمم خورشید شود سفته

8. از بس که مرا الماس اندر بصر افشاند

9. نیش سر مژگانت ببرید رگ جانم

10. زان هر نفسی چشمم خون جگر افشاند

11. گر در همه عمر از تو وصلی رسدم یک شب

12. مرغ سحری بینی حالی که پر افشاند

13. بر تارک خاقانی از وصل کلاهی نه

14. تا دامن خرسندی از خلق برافشاند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر از کمند عشقت بروم کجا گریزم
* که خلاص بی تو بندست و حیات بی تو زندان
شعر کامل
سعدی
* اشکم ولی به پای عزیزان چکیده‌ام
* خارم ولی به سایهٔ گل آرمیده‌ام
شعر کامل
رهی معیری
* زمین شد به کردار دریای قیر
* همه موجش از خنجر و گرز و تیر
شعر کامل
فردوسی