خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 92

1. صد یک حسن تو نوبهار ندارد

2. طاقت جور تو روزگار ندارد

3. عشق تو گر برقرار کار بماند

4. کار جهان تا ابد قرار ندارد

5. تیغ جفا در نیام کن که زمانه

6. مرد نبرد چو تو سوار ندارد

7. بر تو مرا اختیار نیست که شرط است

8. کانکه تو را دارد اختیار ندارد

9. از تو نشاید گریخت خاصه در این دور

10. مردم آزاده زینهار ندارد

11. آنکه غم عشق توست ناگزرانش

12. عذر چه آرد که غم‌گسار ندارد

13. خوی تو دانم حدیث بوسه نگویم

14. مار گزیده قوام مار ندارد

15. ای دل خاقانی از سلامت بس کن

16. عشق و سلامت بهم شمار ندارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مزن چون نار در خون جگر جوش
* بهی خواهی چو به پشمینه میپوش
شعر کامل
عبید زاکانی
* به کسی نظر ندارد بجز آینه بت من
* که ز عکس چهره خود شده است بت پرست او
شعر کامل
مولوی
* تا داشتیم چون سرو یک پیرهن درین باغ
* از گرم و سرد عالم پروا نبود ما را
شعر کامل
صائب تبریزی