خاقانی_دیوانقصیده ها (فهرست)

شمارهٔ 85 - قصیده

1. آمد بهار و بخت که عشرت فزا شود

2. از هر طرف هزار گل فتح وا شود

3. گلشن شود نشیمن سلطان نوبهار

4. چون بهر شاه تخت مرصع بنا شود

5. کان زر و جواهر بحر در و گهر

6. شد جمع تا نشیمن بحر سخا شود

7. برگش زمرد است و گلش لعل آبدار

8. گلزار تخت شه که بر آب بقا شود

9. توران سزد به پادشهی کز سر پری

10. لعلی به صد هزار بدخشان بها شود

11. شد وقت کز نسیم قدوم بهار ملک

12. در باغ تخت غنچهٔ یاقوت وا شود

13. عید قدم مبارک نوروز مژده داد

14. کامسال تازه از پی هم فتح‌ها شود

15. عید مبارک است کزان پای بخت شاه

16. چون شاهدان ز خون عدو پرحنا شود

17. خاقانی عید آمد و خاقان به یمن خود

18. هر کار کز خدای بخواهد روا شود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو مست چشم تو نبود شراب را چه طرب
* چو همرهم تو نباشی سفر چه سود کند
شعر کامل
مولوی
* چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را
* که کس مرغان وحشی را از این خوشتر نمی‌گیرد
شعر کامل
حافظ
* حذر از پیروی نفس که در راه خدای
* مردم افکن‌تر ازین غول بیابانی نیست
شعر کامل
سعدی