خاقانی_دیوانقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 239

1. هر خشک و تر که داشتم از غم بسوختم

2. هر بال و پر که داشتم از دم بسوختم

3. از ناله هفت خیمهٔ گردون شکافتم

4. وز آه چار گوشهٔ عالم بسوختم

5. چندین هزار نافهٔ مشک امید را

6. بر مجمر نیاز به یک‌دم بسوختم

7. بنگاه صبر و خرمن دل را به جملگی

8. کردم به جهد با هم و در هم بسوختم

9. هر جوهری که بود بر این سقف لاجورد

10. از شعله‌های آه دمادم بسوختم

11. گر چتر روز سوختم از دم عجب مدار

12. منجوق صبح و پرچم شب هم بسوختم

13. از تف دل شرار به صحرا چنان زدم

14. کز دود مهره در سر ارقم بسوختم

15. نیمی بسوختم دل خاقانی از عنا

16. نیمی دگر که ماند به ماتم بسوختم

17. دوش از بخار سینه بخوری بساختم

18. بر خاک فیلسوف معظم بسوختم

19. هر ساعت این خروش برآید مرا ز دل

20. کای عم بسوختم ز غم ای عم بسوختم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شکر خدا که از مدد بخت کارساز
* بر حسب آرزوست همه کار و بار دوست
شعر کامل
حافظ
* سرو اگر نیز تحول کند از جای به جای
* نتوان گفت که زیباتر از این می‌گذرد
شعر کامل
سعدی
* مشو از صحبت بی برگ و نوایان غافل
* که شب قدر نهان در رمضان می باشد
شعر کامل
صائب تبریزی