خاقانی_دیوانقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 256 - در مرثیهٔ عماد الدین

1. با دلم چشم از نهان می‌گفت کز مرگ عماد

2. تا کی آب چشم پالائی که بردی آب چشم

3. از ره گوش آمدت بر راه چشم این حادثه

4. گوش را بربند آخر، چند بندی خواب چشم

5. دل به خاکش خورد سوگندان که ننشینم ز پای

6. تا سر خاکش نیندایم هم از خوناب چشم

7. چشم در خاکش بمالم تا شود سیماب ریز

8. گوش را یک سر بین بارم هم از سیماب چشم

9. چون نگردد چشم من روشن به دیدار عماد

10. از سرشک شور حسرت برده باشد آب چشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مبین حقیر گدایان عشق را کاین قوم
* شهان بی کمر و خسروان بی کلهند
شعر کامل
حافظ
* ثنای عزت حضرت نمی‌توانم گفت
* که ره نمی‌برد آنجا قیاس و وهم و خیال
شعر کامل
سعدی
* دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
* به زیر آن درختی رو که او گل‌های تر دارد
شعر کامل
مولوی