خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 102

1. ایکه لبت آب شکر ریختست

2. بر سمنت مشگ سیه بیختست

3. نقش ترا خامهٔ نقاش صنع

4. بر ورق جان من انگیختست

5. ساقی از آن آب چو آتش بیار

6. کاتش دل آب رخم ریختست

7. با تو محالست برآمیختن

8. گرچه غمت با گلم آمیختست

9. در سر زلف تو ز آشفتگی

10. باز بموئی دلم آویختست

11. خانهٔ دل عشق بتاراج داد

12. عقل ازین واقعه بگریختست

13. خون دل از دیدهٔ خواجو مگر

14. عقد ثریاست که بگسیختست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شب عاشقان بی‌دل چه شبی دراز باشد
* تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد
شعر کامل
سعدی
* آن نه شب بود در ایام لیلی هر صباح
* آسمان شب تا سحر بر حال مجنون می‌گریست
شعر کامل
هلالی جغتایی
* تا ترکش افلاک پر از تیر شهاب است
* ما بی سر و پایان همه نارنج نشانیم
شعر کامل
صائب تبریزی