خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 101

1. ما هم از شب سایبان برآفتاب انداختست

2. سروم از ریحان تر برگل نقاب انداختست

3. برکنار لاله‌زار عارضش باد صبا

4. سنبل سیراب را در پیچ وتاب انداختست

5. حلقه‌های جعد چین بر چین مه‌فرسای را

6. یک بیک در حلق جانم چون طناب انداختست

7. تا کند مرغ دلم را چون کبوتر پای بند

8. برکنار دانه دام از مشک ناب انداختست

9. آندو هندوی سیه کار کمند انداز را

10. همچو دزدان بسته و برآفتاب انداختست

11. منکه چون زلفش شدم سرحلقهٔ شوریدگان

12. حلقه وارم بردر آیا از چه باب انداختست

13. مردم چشم ار ز چشم من بیفتد دور نیست

14. چون بخونریزی سپر بر روی آب انداختست

15. ساقی مستان که هوش می پرستان می‌برد

16. گوئیا بیهوش دارو در شراب انداختست

17. در رهش خواجو به آب دیده و خون جگر

18. دل چو دریا کرده و خر در خلاب انداختست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون ترک من سپاه حبش بر ختن زند
* از مشک سوده سلسله بر نسترن زند
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* گرچه ز شعله کشد خنجر بیداد شمع
* روی وفا تافتن عادت پروانه نیست
شعر کامل
جامی
* بچین از شاخسار و جیب و دامن پرکن و بنشین
* به روی سبزهٔ نورسته زیر چتر نسترون
شعر کامل
هاتف اصفهانی