خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 153

1. حسن تو نهایت جمالست

2. لطف تو بغایت کمالست

3. با زلف تو هر که را سری هست

4. سر در قدم تو پایمالست

5. بی روی تو زندگی حرامست

6. وز دست تو جام می حلالست

7. باز آی که بی رخ تو ما را

8. از صحبت خویشتن ملالست

9. جانم که تذر و باغ عشقست

10. زین گونه شکسته پر و بالست

11. مرغ دل من هوا نگیرد

12. زانرو که چنین شکسته بالست

13. این نفحهٔ روضهٔ بهشتست

14. یا نکهت گلشن وصالست

15. این خود چه شمامهٔ شمیمست

16. وین خود چه شمایل شمالست

17. خواجو بلب تو آرزومند

18. چون تشنه بشربت زلالست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قلم نشانهٔ عقل است و تیغ مایهٔ جور
* یکی چو حنظل تلخ و یکی چو شهد شهی
شعر کامل
ناصرخسرو
* گر ز چین آشوب برخیزد عجب نبود که باز
* بر سر زلف تو افتاده‌ست چین تازه‌ای
شعر کامل
فروغی بسطامی
* شب تیره بلبل نخسپد همی
* گل از باد و باران بجنبد همی
شعر کامل
فردوسی